سمفونی خاموش

چه حس خوبی داشت...این که بعد این همه سال رور تولدت رو تبریک بگم و تو هم ....تو هم ....بر عکس تمام سالهای رفته لبخند بزنی!

میلادت سبز اولین و آخرین عشق زندگی من.

 

بعدا نوشت:روزی اسم تو را روی فرزندم خواهم گذاشت ،فرق نمی کند ،دختر باشد یا پسر...قطعا مثل تو عاشق خواهد شد ماه تمام من!

 

سمفونی خاموش...

 عمه مهرسا رو بغل کن! تنها جمله ای که از هفته ی پیش مدام تو ذهنم تکرار میشه ،همینه! سام نمیاد دیدنم،انگار خجالت می کشه ،اما من دلم میخواد بغلش کنم ،بهش بگم که تقصیر تو نبوده ....بهش بگم چقدر به دستاش سمفونی خاموش...ادامه مطلب

باز روحم کشیده میشه به هفت سال پیش....دوم خرداد 1390ساعت 10:56صبح که خدا تو رو برد پیش خودش ،ناصرخان!انگار اصلا ...اون روز هوا هم از غم سنگین & سمفونی خاموش...ادامه مطلب

منصور حلاج را که بردند پای چوبه ی دار

به خواهرش گفتند،بیاید برای وداع

او آمد،اما....بدون سربند!

مردها بانگش زدند:پس حجابت کو؟

پاسخ داد:من جز منصور،مرد دیگری نمیبینم!

پ.ن :تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت...من همه ...محو تماشای نگاهت...

پ.ن2 : کربلا ...آرزویی بود که بر دل نماند ...یا حسین دستت را از شانه هایم برندار...

سمفونی خاموش...

روزهایی هست که عجیب یادت می ماند!

سالها هم که بگذرد، خاطراتش مثل کنه می چسبد به روحت!به جانت! 

آنقدر دوره اش کرده ای، که چشم بسته ،لحظه لحظه ؛ثانیه به ثانیه ...نفس به نفسش را از حفظی!

این روزها ...تمام نمی شوند؛ فقط شکلشان عوض می شود ،مثل زخم کهنه ای که رد بد هیبتش روی دلت می ماند تا ابد!....

روزهایی هست که با تمام وجود...می خواهی نباشد!

پ.ن : امان از درد امروز....

سمفونی خاموش...

آخرین شب سال 96هم رسید....حس عجیبی دارم مخلوطی از شیرینی و تلخیچه اتفاقاتی که تو این سال افتاد ...چه خنده ها و چه گریه هایی که هر کدوم جاشون اون ته دل آدم محفوظ میمونه تا همیشه...دلم میخواد سال جدید رو با لبخند شروع کنم با دل شاد اما....بگذریم روزها در گذر ومن هنوز و همچنان داغدار عشقی که امسال هفده ساله میشودپ.ن:سفر به روسیه بزرگترین آرزوی کودکی....فرد سمفونی خاموش...ادامه مطلب

انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ میرود دست دلم می لرزد اما به خواجه میسپارم تا امید را از دلم نگیرد دلم میخواهد همیشه بگوید یوسف گم گشته باز اید به کنعان غم نخور …   پ.ن : باز آمدی وآرامش شدی..   سمفونی خاموش...ادامه مطلب

میدونی ؛وقتی واسه به دست آوردن کسی هر چه در توان داری میذاری،

از همه چیز میگذری...خانواده...خودت ...از همه مهم تر غرورت...

بعد همون "همه کس" جوری میذاره میره که از اسم هر چی مرده حالت به هم میخوره

اونوقت یاد میگیری،از خود زخم یاد می گیری؛پای هیچ کس نباید ایستاد..

پ.ن: چقدر خوبم این روزا ،عدالت !وقتی خدا عدالت رو اجرا می کنه جلوی چشمات ...انگار آب روی آتیش دلت ریختن....آروم میشی خیلی آروم

پ.ن: طلسم داره میشکنه....فیلم دوست داشتنی من داره ساخته می شه .

سمفونی خاموش...

معجزه درست زمانی رخ میدهد که از همه جا وهمه کس نا امید شدی حتی خدا...معجزه هر بار لباسی به تن دارد وشکلی! معجزه ی زندگی من ،مردی ست با قدی بلند و دستهایی کشیده ،که امن ترین خاطره ها را برایم ساخته است.. پ.ن 1: نمیشه جای آدما بود،نمیشه قضاوتشون کرد،اما میشه بیخودی کسی رو امیدوار نکرد...میشه قول دروغ نداد...میشه ....خیلی کارا رو نکرد وقتی میدونی نمیتونی وامکانش رو نداری پ.ن2:خدا تو خیلی بزرگی ،تو اون روزای سیاه دستامو محکم گرفته بودی که طوفان منو با خودش نبره .....که نبرد....بعد آروم رسوندیم به ساحل امن عشق... تا ابد ممنونتم خدا❤❤ سمفونی خاموش...ادامه مطلب

یه روزی میاد که دیگه دلت برام نریزهکه یادت نیاد تولد من چند پاییزههر کدوم از ما کنار یکی دیگه خوشبختهچیزی که امروز باورش واسه هر دومون سخته یه روزی میاد سالی یه بارم یاد هم نیاییماز گذشته مون جز فراموشی هیچ چیزی نخواییماز تو فکر ما خاطرات ما می تونه رد شهبدون اینکه حتی یه لحظه حالمون بد شه فکر نکردن به خاطراتمون رو بلد میشیممی بینیم همو ز کنار هم ساده رد میشیمانگار نه انگار به من می گفتی بی تو نابودمانگار نه انگار یه روزگاری عاشقت بود می بینیم همو اونم یه جا که غرق احساسیمبا هرکی باشیم نباید بگیم همو می شناسیمبرای اینکه حتی یه لحظه سمت هم نیاییممیری ومیرم بی خداحافظی بدون سلام ترانه سرا : روزبه بمانی پ.ن :مدت هاست تموم شده رفیق قدیمی....نه خوب ...نه بد یادم نمیاد آرومم ...آروم باش سمفونی خاموش...ادامه مطلب